میخوام با سرنوشت بجنگم ، برای نگاه خستهی بابا و آرزوهاش که هیچوقت لباس واقعیت بر تن نکردند........... آدمی بی اراده تر از خودم نمیشناسم ، هرگز نتونستم اونی باشم که می بایست باشم ، یا... یا شاید هم نخواستم!!!!!!
حاجی
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 ساعت 10:14 ق.ظ